رومانی (به رومانیایی: România) واقع در جنوب شرقی اروپا و پایتخت آن بخارست است. همسایگان رومانی شامل: مجارستان و صربستان و مولداوی و اوکراین و بلغارستان میباشند و از نظر موقعیت مکانی فاصله جغرافیایی کمی با ایران دارد. رومانی با داشتن مساحت ۲۳۸۴۰۰ کیلومتر مربع نهمین کشور پهناور اتحادیه اروپابه حساب می آید و از نظر جمعیت در بردارنده حدودا ۱۹ میلیون نفر در رده هفتمین کشور پرجمعیت اتحادیه اروپا به شمار میرود. این کشور در سال ۲۰۰۴ به ناتو و در سال ۲۰۰۷ به اتحادیه اروپا پیوست. اما ما در این بخش ضمن توضیحات کلی در زمینه کشور رومانی، قصد داریم در مورد تاریخ رومانی صحبت کنیم. انجمن آباچه یک انجمن فعال در زمینه مهاجرت به رومانی است. ما در این بخش به صورت کلی در مورد تاریخ کشور رومانی صحبت خواهیم کرد. همچنین این مقاله آپدیت خواهد شد.
تاریخ رومانی:
در سال ۵۱۳ پیش از میلاد داریوش بزرگ طی لشکرکشی بر علیه اسکیتها، در جنوب رودخانه دانوب، ایل گوتها را شکست داد. بیش از پانصد سال بعد گوتها توسط امپراتور روم شکست خوردند و هسته اصلی پادشاهی آنها به عنوان استان رومی داچیا نامیده شد. کشوری که امروزه به نام «رومانی» شناخته میشود ابتدا داچیا نام داشت. بیشتر ساکنان آن از منطقه تراچ در یونان بودند که یونانیها آنها را بنام گتای میشناختند. در سالهای ۱۰۱ تا ۱۰۶ میلادی سرزمین داچیا بوسیله ترایان، امپراتور روم، فتح و تبدیل به یکی از استانهای این امپراتوری شد. در سال ۲۷۰ میلادی امپراتوری روم نیروهای خود را از داچیا فراخواند اما عده ای از رومیها ترجیح دادند در این منطقه بمانند.
بر این اساس تحت تاثیر و نفوذ رومیان مردم داچیا زبان لاتین را به عنوان زبان اصلی خود انتخاب کردند. در طی هزار سال پس از آن این منطقه مورد هجوم هونها، اسلاوها و بلغارها قرار گرفت. اسلاوها در سده چهارم، مسیحیت را به این منطقه آوردند و با اقامت در رومانی و مبادرت به ازدواج با ساکنان داچیا موازنه نژادی پیشین در داچیا را دگرگون کردند. به تدریج اسلاوها تبدیل به یک گروه نژادی قوی شده و به ولاخها معروف شدند. در سده نهم میلادی بلغارها ساختار خاوری مذهب ارتدکس را در این منطقه رواج دادند.
تاریخ کشور رومانی:
در سال ۱۰۰۳ میلادی ایشتوان یکم از مجارستان کنترل خود را براغلب بخشهای ترانسیلوانی (مناطق مرکزی و شمال فعلی رومانی) اعمال کرد و در سده ۱۳ مجارستان ساکسونها و قبائلی از آلمانیها را به این منطقه آورد تا نفوذ و کنترل خود بر آنجا را افزایش دهد. در اواسط همین سده فشار مجارها شمار زیادی از ولاخهای ساکن ترانسیلوانی به مناطق جنوبی و خاوری کوههای کارپات مهاجرت کرده و در آنجا استان والاچیا و سپس استان ملداویا را ایجاد کردند که توسط شاهان محلی و تحت نفوذ مجارستان و بعضاً لهستان اداره میشدند.
مطلب پیشنهادی: فرهنگ و هنر رومانی
حملات عثمانی برگی از تاریخ رومانی:
در سده ۱۵ عثمانی حمله خود به منطقه والاچیا عصر جدیدی در رومانی رقم زد و این ناحیه را تحت کنترل خود درآورد اما این کنترل تا ۲۶ سال که عثمانی مجارستان را شکست داد غیرمستقیم بوده و تغییری در دین، سرزمین و مدیریت منطقه نداد اما در اواخر سده ۱۶ یکی از فرمانروایان محلی والاچیا بنام میخائیل شجاع علیه عثمانی قیام کرده و توانست برای مدتی اندک والاچیا، ملداویا و ترانسیلوانیا را متحد کند. اگرچه این دوران بسیار کوتاه بود و با مرگ میخائیل شجاع در سال ۱۶۰۱ دوباره عثمانیها بر والاچیا و ملداویا و مجارها بر ترانسیلوانیا مسلط شدند اما همین حرکت حاکم مزبور سبب ساز زمینه تحرکات بعدی برای متحد کردن بخشهای گوناگون سرزمین رومانی ایجاد کند.
تاریخ منطقه ملداویای رومانی نیز شبیه والاچیا است. عثمانیها پس از تسلط بر والاچیا، ملداویا را هم تحت کنترل خود درآوردند که قبل از آن این منطقه تحت نفوذ مجارها و لهستانیها بود. اشتفان بزرگ، یکی از حکام محلی ملداویا، در سالهای ۱۴۵۷ تا ۱۵۰۴ مبارزات مستمر و زیادی را علیه عثمانیها انجام داده و همراه با میخائیل شجاع به عنوان قهرمانان ملی رومانی در تاریخ این کشور معروف شدند. از ابتدای سال ۱۷۰۰ میلادی نفوذ عثمانیها در منطقه روبه کاهش گذاشت و در سده ۱۸ کاترین بزرگ روسیه، مسکو را حامی تمامی ارتدکسهای تحت نفوذ عثمانی اعلام و والاچیا و ملداویا را تحت سلطه خود گرفت.
جنگ های روسیه و عثمانی در تاریخ رومانی:
در پی جنگهای متعدد روسیه و عثمانی، مسکو امتیازاتی را در خصوص رومانی از ترکها گرفت، من جمله اینکه طی قرارداد بخارست (۱۸۱۲ روسیه منطقه باسارابی در ملداوی را به خاک خود ملحق کرد و در قرارداد آدریانوپل (۱۸۲۹نیز والاچیا و ملداویا تحتالحمایت روسیه قرار گرفت. از اوایل ۱۸۰۰ جنبشهایی در ملداویا و والاچیا صورت گرفت که دائما توسط دولت های روسیه و عثمانی سرکوب میشد و نهایتاً در قرارداد پاریس ۱۸۵۶که در پایان جنگهای کریمه بین روسیه و عثمانی به امضا رسید، خراجگزاری ملداویا و والاچیا به عثمانی مورد تأکید قرار گرفت و روسیه هم بسارابی جنوبی را به ملداویا برگرداند. در سال ۱۸۵۷ شوراهای حاکمیت والاچیا و ملداویا رای به اتحاد این دو منطقه دادند که زمینه را برای وحدت آنها با ترانسیلوانی فراهم کرد.
در سال ۱۸۷۸ و در پی جنگ میان دو قدرت روسیه و عثمانی سلطه ۵۰۰ ساله عثمانی بر والاچیا و ملداویا پایان یافت و در همان سال طی کنفرانس برلین استقلال رومانی به رسمیت شناخته شد، بسارابی جنوبی به روسیه داده شد و در عوض منطقه دوبروجای شمالی از بلغارستان گرفته شد و به خاک رومانی ضمیمه گشت. در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ دو جنگ در بالکان درگرفت که رومانی با ورود به جنگ دوم بالکان منطقه دوبروجای جنوبی را هم از بلغارستان گرفته و بخاک خود افزود. در سال ۱۹۱۴ کارول یکم که مدتی بر رومانی حکمفرمایی کرده بود درگذشت و نوهاش فردیناند یکم به جای او نشست.
جنگ جهانی اول:
در ابتدای جنگ جهانی اول رومانی اعلام بیطرفی کرد اما در آگوست ۱۹۱۶ به متفقین ملحق شدند و پس از پایان جنگ ترانسیلوانی، بخشی از بنات و مارامورش را از مجارستان، بوکووینا را از اتریش و بسارابی را از روسیه بدست آورد، از اینرو عملاً در پایان جنگ جهانی اول سرزمین و جمعیت رومانی دوبرابر شد. در طی سالهای دهه ۱۹۲۰ رومانی از رشد اقتصادی خوبی برخوردار بود و در این دوران رژیم پارلمانی در این کشور استقرار یافت اما اختلافات نژادی، ناشی از نارضایتی مردم سرزمینهایی که به رومانی ملحق شده بود، بیثباتی سیاسی را در این کشور رقم زد.
بعد از سال ۱۹۲۹ رومانی هم از پیامدهای بحران اقتصادی جهانی آسیب دید و بیکاری و فقر موجب شکلگیری و رشد سازمانهای فاشیستی شد که عمدهترین آنها سازمان ضد نژادی گارد آهنین بود. در سال ۱۹۳۰ شاه کارول دوم به قدرت رسید و رومانی به تدریج تحت نفوذ آلمان نازی درآمد. در سال ۱۹۳۹ بهدنبال امضای قراردادی میان روسیه و آلمان، رومانی بخشی از ترانسیلوانی را به مجارستان داد، بسارابی و بوکوونیای شمالی را به شوروی واگذار و دوبروجای جنوبی را نیز به بلغارستان سپرد.
جنگ جهانی دوم:
در جنگ جهانی دوم رومانی به عنوان متحد آلمان علیه روسیه اعلان جنگ داد. قوای این کشور بسارابی و بوکووینا را تصرف کرده و تا جنوب اوکراین هم پیش رفتند اما در جنگهای استالینگراد در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳ شکست خوردند که بهدنبال آن نیروهای روسیه در سال ۱۹۴۴ وارد رومانی شده و بخارست را مجبور به تسلیم در مقابل شوروی و اعلام جنگ علیه آلمان کردند. از آن پس تا زمان بقدرت رسیدن چائوشسکو تحت فشار روسها چپگراها همواره در رومانی بر سر قدرت بودند تا اینکه این نفوذ روسیه با روی کارآمدن چائوشسکو و تبعید شاه میهای نهادینه شد.
مطلب پیشنهادی: تحصیل در رومانی